1393/11/04
تأملی بر پیام رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی
پیام رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، واکنشهای متعددی را در رسانهها و محافل آکادمیک به دنبال داشت. بهعنوان نمونه پایگاه خبری فارین پالیسی (Foreign policy) در گزارشی این پیام را «غیرمنتظره» دانست و نوشت: «[آیتالله] خامنهای در نامهای بسیار غیرمعمول از جوانان اروپا و امریکای شمالی خواسته برای شناخت اسلام قبل از محکوم کردن آن تلاش کنند.» شاید بتوان گفت یکی از مهمترین وجوه این پیام، دعوت عمومی و بهطور خاص جوانان برای «تفکر» و «گفتوگو» پیرامون وضع کنونی جهان و شناخت درست از دین اسلام است. دکتر شهاب اسفندیاری، عضو هیأت علمی دانشگاه هنر در یادداشت زیر، ابعاد بیشتری از این پیام را مورد بررسی قرار داده است.
تصویرسازیهای دروغین از مسلمانان
در روز هفتم ژوئیه ۲۰۰۵، چهار سال پس از واقعهی ۱۱ سپتامبر، چهار انفجار انتحاری در چند نقطه از شهر لندن انجام شد که به کشته شدن ۵۲ نفر و زخمی شدن بیش از هفتصد نفر انجامید. پلیس انگلستان طراح و عامل اصلی این بمبگذاری را فردی به نام «محمد صدیقخان» اعلام کرد؛ جوانی اهل شهر لیدز که والدین او چند دهه قبل به انگلستان مهاجرت کرده بودند. وقتی شبکهی الجزیره تصویر فیلم ویدئویی او را در حال بیان انگیزههایش از انجام این عملیات پخش کرد، بیش از محتوای سخنان تند او علیه دولتهای غربی، لهجهاش برای مردم انگلستان شگفتانگیز و تکاندهنده بود. او با لهجهی غلیظ یورکشایری صحبت میکرد و اگر تصویر او نبود، این صدا با صدای یک جوان انگلیسی هیچ تفاوتی نداشت. این «تروریست» با الگوی همیشگی تصویر «تروریستهای عرب/مسلمان» در روایتهای کلامی و تصویری غربی که از «خارج» برای انجام عملیات به خاک این کشورها میآمد، تفاوت داشت. او بیگانهای از بیرون نبود، بلکه یکی از درون بود. «دیگری» نبود، از «خود» بود. پلیس انگلستان با اشاره به سفر او به پاکستان و افغانستان و حضورش در پایگاههای القاعده، واژهی جدیدی برای توضیح این پدیده به کار برد: «فرایند رادیکال شدن» (Radicalization).
تصویرسازیهای دروغین از مسلمانان
در روز هفتم ژوئیه ۲۰۰۵، چهار سال پس از واقعهی ۱۱ سپتامبر، چهار انفجار انتحاری در چند نقطه از شهر لندن انجام شد که به کشته شدن ۵۲ نفر و زخمی شدن بیش از هفتصد نفر انجامید. پلیس انگلستان طراح و عامل اصلی این بمبگذاری را فردی به نام «محمد صدیقخان» اعلام کرد؛ جوانی اهل شهر لیدز که والدین او چند دهه قبل به انگلستان مهاجرت کرده بودند. وقتی شبکهی الجزیره تصویر فیلم ویدئویی او را در حال بیان انگیزههایش از انجام این عملیات پخش کرد، بیش از محتوای سخنان تند او علیه دولتهای غربی، لهجهاش برای مردم انگلستان شگفتانگیز و تکاندهنده بود. او با لهجهی غلیظ یورکشایری صحبت میکرد و اگر تصویر او نبود، این صدا با صدای یک جوان انگلیسی هیچ تفاوتی نداشت. این «تروریست» با الگوی همیشگی تصویر «تروریستهای عرب/مسلمان» در روایتهای کلامی و تصویری غربی که از «خارج» برای انجام عملیات به خاک این کشورها میآمد، تفاوت داشت. او بیگانهای از بیرون نبود، بلکه یکی از درون بود. «دیگری» نبود، از «خود» بود. پلیس انگلستان با اشاره به سفر او به پاکستان و افغانستان و حضورش در پایگاههای القاعده، واژهی جدیدی برای توضیح این پدیده به کار برد: «فرایند رادیکال شدن» (Radicalization).