درباره موسیقی حداقل دو جور میشود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدمهایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحثهای فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچوجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل است که اصلا از نظر فقهی درباره موسیقی بحث نمیکنیم؛ یعنی این وجه مطلب را بهطور کلی کنار میگذاریم. بنابراین اگر ضمن بحث، این سوال پیش بیاید که موسیقی مجاز است یا نیست؟ حرام است یا نه؟ به طبع نمیتوانم به این سوالها جواب بدهم. باید از حضرت امام(ره) سوال کرد. البته از ایشان هم سوال شده و جواب هم دادهاند. اما میشود درباره این بحث کرد که چرا در تلویزیون، به نظر امام(ره) عمل نمیشود؟ اینها بحثهای فقهی نیستند؛ به مسایل اجتماعی و سیاسی برمیگردند و از بحث فقهی خارج میشوند. اگر از وجه فقهیشان خارج شوند، میشود درباره آنها بحث کرد. ولی هر چیزی که وجه فقهی به خود بگیرد، اصلا در محدوده ما نیست و وارد آن نمیشویم. بنابراین از اول مشخص است بحثی که میکنیم، بحثی نسبتا اعتقادی، از غیر وجه فقهی است.
.
در غرب اثری از هنر نمانده است
حیوانها و گیاهان که پایینترین مرتبه عقل را هم ندارند؛ موسیقی بر آنها موثر است! دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک میکند، بلکه اعصاب است.
این چه توقّع بىجایى است که اگر یک رئیس، یک مرؤوس، یک قاضى، یا مسؤول بخش خاصى از کشور، از تشکیلات حکومت اسلامى، پایش را کج بگذارد، آن آقایى که با او مواجه مىشود، فوراً شروع مىکند به اصل نظام اسلامى، اصل جمهورى اسلامى، اصل حکومت اسلامى اهانت کردن!
البته به فضل الهى، مثل همیشه، از اوّل انقلاب تا به حال، اکثر مردم خوبند. اغلب علما و روحانیون، خوبند. اکثر با انصافند. اکثر متوجّه حقایقند. اما در گوشه و کنار، کسانى هم پیدا مىشوند که این گونهاند. این ناشى از چیست؟ ناشى از نشناختن قدر جمهورى اسلامى است.
امروز هر کس با جمهورى اسلامى سرسنگین باشد، کافر به نعمت اللّه است. البته کافر به نعمت اللّه، به معناى کافر باللّه نیست. کافر نعمت است و کفر نعمت در مقابل ذات مقدّس بارىتعالى، یکى از گناهان بزرگ است. خدا کند که ما دچار چنین گناهى نشویم.
امام خامنه ای
فرفره نداشتیم. بچههای کدخدا داشتند اما همبازی ما نبودند که دست ما بدهند. مسعود و مجید نقشهاش را کشیدند و مصطفی بند و بساطش را جور کرد. ما که فرفرهدار شدیم، لبخند نشست روی لبهای بابابزرگ. گفت: «دیدید میشود، میتوانید!»
از ترس بچههای کدخدا، داخل خانه فرفره بازی میکردیم. مبادا ببینند و به تریج قبایشان بربخورد. اما خبرها زود در دهکده ما میپیچید.
خبر که به گوش کدخدا رسید، داغ کرد. گفت: «بیخود کردهاند. بچه رعیت را چه به فرفره بازی.» و گیوهاش را ورکشیده بود و آمده بود پیش عمو محمد به آبروریزی.
(بعداً شنیدیم که همان روز، کدخدا دم گوش میرآب گفته: «این اول کارشان است. فردا همین فرفره میشود روروک و پس فردا چرخ چاه.» بیشتر موتورپمپهای آب ده، مال کدخدا بود.)
عمو محمد که صدایمان کرد، فهمیدیم کار از کار گذشته. فرفره را برداشت و گذاشت داخل گنجه. درش را قفل کرد و کلیدش را داد دست بچههای کدخدا. که خیالشان راحت باشد از نبودن فرفره. رفتیم پیش بابابزرگ با لب و لوچه آویزان. فهمید گرفتگی حالمان را. عموها را صدا زد. به عمو محمد گفت: «خودت کلید را دست کدخدا دادی و خودت پس میگیری.» عمو محمد مرد این حرفها نبود. همهمان میدانستیم. بابابزرگ گفت: «بروید و قفل گنجه را بشکنید.» عمو محمود گفت: «کی برایتان فرفره خرید؟ کدخدا؟!» گفتیم: «نه عمو جان! خودتان که میدانید، خودمان ساختیم!»
گفت: «دیگر بلد نیستید بسازید؟» گفتیم: «چرا!» گفت: «بهترش را بسازید.» و رفت در خانه کدخدا به داد و بیداد. صدای بگومگویشان ده را برداشت. این وسط ما، قفل گنجه را شکستیم و بهترش را ساختیم. بچههای کدخدا فهمیدند. کدخدا گر گرفت. داد زد: «یا فرفره یا حق آب!» و به میرآب گفت که آب را روی زمینهای همهمان ببندد. کار سخت شد. عموها از هزار راه ندیده و نشنیده، آب میآوردند سر زمین. که کشتمان از بیآبی نسوزد. مسعود را گرفتند و کتک زدند. زورمان آمد. مجید به تلافیاش، روروک ساخت. کدخدا گفت که گندم و تخممرغ هم ازمان نخرند. مجید و مصطفی را هم گرفتند و زدند. صدای عمو محمود، هنوز بلند بود اما گوشه و کنایهها شروع شد. عمو حسن جمعمان کرد و گفت: «این جور نمیشود. هم فرفره شما باید بچرخد و هم زندگی ما.» از بابابزرگ رخصت گرفت و قرار شد برود و با خود کدخدا حرف بزند. وقتی که برگشت، خوشحال بود.
گفت: «قرار شده روروک را خراب کنیم اما فرفره دستمان باشد. آنها هم تخممرغمان را بخرند و هم کمی آب بدهند.» بابابزرگ گفت: «کدخدا سر حرفش نمیماند.» عمو حسن گفت: «قول داده که بماند. ما فرزندان شماییم. حواسمان هست!»
بچههای کدخدا آمدند و روروک را، جلوی چشمهای خیس ما، خراب کردند. عموحسن آمد و فرفره را گذاشت پیش دستمان و رفت که با کدخدا قرار و مدار بگذارد.
دل و دماغی نداشتیم برای چرخاندن فرفره. مهدی گفت: «وقت زانو بغل کردن نیست. باید چرخ چاه بسازیم. کدخدا از امروز ما میترسید نه دیروز فرفره و
روروک ساختنمان.» بابابزرگ لبخند زد.
عمو حسن هر روز با کدخدا کلنجار میرفت. یک روز خوشحال بود و یک روز از نامردی کدخدا میگفت. ما میشنیدیم و بهش «خدا قوت» میگفتیم. بچهها داشتند بالای پشت بام یواشکی چرخ چاه میساختند.
(محمد سرشار)
روح الله مومن نسب-متخصص فضای مجازی
تمام گوشیهای دارای «سیستم عامل گوگل اندروید» در خطر دزدی اطلاعات (عکس، فیلم و…)، نظارت و کنترل بر نرم افزارها، ارسال پیامک، برقراری ارتباط تلفنی، کنترل دوربین و میکروفون یا دستاندازی به پسوردهای ذخیرهشده هستند.
کشور امریکا با ارائه سیستمعامل اندروید هزاران نرمافزار و بازی را که برگرفته از فرهنگ امریکا است وارد کشورها کرد و این نرمافزارها بهعنوان پیوستفرهنگی در تمام دنیا اشاعه یافت.
اوباما در بخش اول گزارش خود به کنگره، یکی از دستاوردهای «جنگ نرم آمریکا علیه ایران» را نفوذ اندروید به بازار موبایل ایران عنوان کرد. امروز بازار ایران در تسخیر گوشیها و تبلت های دارای سیستم عامل اندروید است و این فاجعه تا جایی پیش رفته است که تولیدکنندگان گوشیها و تبلت ایرانی نیز از این سیستم عامل استفاده میکنند.
روح الله مومن نسب:
سال 89 که اوج تحریمهای فلج کننده علیه جمهوری اسلامی بود، گوشیهای پیشرفته وارد کشور ما شد. آنها به ما محصول دادند ولی گفتند این تکنولوژی است. وقتی رئیس جمهور آمریکا بودجه براندازی نرم این کشور علیه جمهوری اسلامی را برای ورود گوشیهای اندرویدی و شبکههای اجتماعی به کشور ما هزینه میکند باید به عمق فاجعه پی برد.
مومن نسب به دانشجویان توصیه کرد که از واردکردن اطلاعات و تصاویر شخصی به گوشیها و تب لت های اندرویدی پرهیز کنند.
................
حجت الاسلام کهوند:
امروز ناامن ترین سیستم دنیا به نام اندروید بر روی سیستم تلفن های همراه نصب شده است که می تواند به راحتی از راه دور کنترل و با فعال شدن سیستم تمامی اطلاعات ذخیره شده را هک کند.
حجت الاسلام کهوند یاد آورشد: متاسفانه پدرو مادر ها خواسته و ناخواسته تن به خواسته فرزندان خود مبنی بر خرید تبلت و گوشی های اندرویدی داده و فرزندان خود را قربانی تکنولوژی روز می کنند.
به گفته وی استفاده از برنامه های ماهواره، ارسال تصاویر خانوادگی و... از طریق تلفن های همراه تنها بخشی از قابلیت های گوشی همراه است که متاسفانه مردانی هستندکه عکس های خانوادگی خود را برای دوستان خود ارسال می کنند بدون این که به تبعات آن فکر کنند.
مبلغ حوزه علمیه قم، عادی شدن گناه، عادی شدن ارتباط زنان و مردان نامحرم، ایجاد شبهات و... را از جمله آثار و آسیب های تلفن های همراه اندرویدی اعلام کرد و گفت: برخی از برنامه ها از جمله برنامه برترین ها برای دریافت اخبار، مقالات، پوشش و مد لباس برای ایرانی ها طراحی شده است تا از این طریق شبهه بین خانواده ها ایجاد کنند.
مبلغ حوزه علمیه قم، کم شدن ارتباطات خانوادگی در جامعه ایرانی را محصول تلفن های همراه دانست و گفت: هرچند کاربرد این وسیله برای ارتباطات است اما برنامه هایی که به روی آن نصب می شود زمان را برای ارتباط با خانواده و اقوام گرفته است.
حجت الاسلام کهوند گفت: افرادی که ماهواره ندارند به ذهن شان خطور نمی کند تلفن همراه نیز یکی از قابلیت هایش دسترسی به اینترنت و ماهواره است و از این وسیله می توان به همه دنیا دسترسی داشت.
وی هک کردن تلفن های همراه و دسترسی به تصاویرخانوادگی ثبت شده در تلفن همراه را یکی از آسیب های پیش روی جامعه امروز اعلام کرد و گفت: ما حق نداریم تصاویر خانوادگی خود را در کامپیوتر و تلفن های همراه خود ثبت کنیم چرا که به راحتی قابل هک شدن است.