وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا

یادم نمی رود که همه عزتم تویی
من پای سفره تو شدم محترم حسین ع
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ع ...

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۴۰ مطلب با موضوع «تعلیم وتربیت» ثبت شده است

مبارزه با نفس، به تعلیم نیست، به تصمیم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۹:۱۰
بچه‌مذهبی‌ای که مطیع هوای نفسش باشد، تبعیت خودش از هوای نفس را توجیه می‌کند. مثلاً اگر با شوهرش دعوا کند، شوهرش را تکفیر می‌کند و او را به لجن می‌کشد. یا آقای مذهبی اگر با خانمش دعوا کند، او را تکفیر می‌کند و به لجن می‌کشد و همۀ هواپرستی‌های خود را پشت سر توجیهاتش مخفی می‌کند. ابلیس هم روز اول همین کار را کرد. ابلیس در توجیه سجده نکردنش گفت: «من از آدم بهترم، مرا از آتش آفریده‌ای و او را از خاک آفریده‌ای؛ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین»(اعراف/12)

بچه‌مذهبی‌ها مواظب باشند برای فرار کردن از مبارزه با نفس، پشت دینداری خود پنهان نشوند. مبارزه با هوای نفس اصلش برای ما مؤمنین و نمازخوان‌ها است نه برای کافران. جهاد با نفس برای کسانی نیست که در اروپا و کشورهای دیگر هستند و از دین و ایمان چیزی نشنیده‌اند. اگرچه آنها هم اگر مبارزه با نفس کنند سود می‌برند.

تنها جایی که می‌شود بر این نفس ذلیل کننده و ذلیل شده غلبه کرد، درِ خانۀ اباعبدالله(ع) و کنار گودی قتلگاه است ...  
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۸:۵۴

راحت‌طلبی یک گرایش زشت و قبیح در انسان است. برای اینکه راحت‌طلبی در وجود انسان از بین برود خیلی کارها باید کرد. مثلاً پدر و مادرها باید برای فرزندان هفت تا چهارده سالۀ خودشان برنامه‌هایی درنظر بگیرند و در برخی موارد سخت‌گیری‌هایی نسبت به آنها داشته باشند تا بچه‌ها راحت‌طلب بار نیایند؛ حتی ممکن است در برخی موارد، محرومیت‌های جزئی ولی مؤثر برایشان در نظر بگیرید و بهشان اعلام کنید. مثلاً بگویید: «اگر فلان کار را انجام ندهی، اجازه نیست امروز فلان برنامه تلویزیونی را نگاه کنی، یا با بچۀ همسایه بازی کنی.» در عمل هم واقعاً جدّی و البته همراه با مهربانی و حساب‌شدگی برخورد کنید. اگر این‌طور برخورد کنید، کم‌کم بچه یاد می‌گیرد که با تنبلی و راحت‌طلبی خودش مبارزه کند.

البته مراقب باشید که هدفتان را گم کنید؛ بعضی‌ها به اسم تربیت بچه و اینکه بچه باید یاد بگیرد، درواقع به دنبال راحت‌طلبی خودشان هستند؛ یعنی هروقت خودشان حال انجام دادن کاری را ندارند، از فرزندشان می‌خوهند آن کار را انجام دهد؛ اینها چیزهایی است که از ناخودآگاه بچه‌ها پنهان نمی‌ماند و اثر منفی خودش را در تربیت فرزند می‌گذارد. داشتن برنامه‌های از قبل فکر شده، یکی از مواردی است که کمک می‌کند زیاد از هدف اصلی دور نشوید. و البته لازم است پدر و مادر همزمان با راحت‌طلبی خودشان هم مبارزه کنند، تا نتایح بهتری بگیرند.


مادرهای محترم مراقب باشند که با محبت‌های اضافی و بی‌جای خودشان بچه‌ها را راحت‌طلب بار نیاورند چون در واقع با این کار همت، اراده و بسیاری از استعدادهای خوب بچه‌های خودشان را نابود می‌کنند. حتی گاهی اوقات خود مادرها راحت‌طلبی‌شان را به اعضای خانواده انتقال می‌دهند.

امروز دشمنان بشریت برای فریب انسان‌ها، سعی می‌کنند راحت‌طلبی و لذت‌طلبی را رواج دهند و از این طریق زندگی‌ها را نابود کنند. فرهنگ مبتذل و بسیار پلید غرب در واقع دنبال نابود کردن انسان‌ها و جلوگیری از لذت‌های بسیار عمیق و ماندگار در وجود انسان‌هاست. لذا راحت‌طلبی و هوسرانی را ترویج می‌کند در حالی که خود همان کسانی که دارند جهان غرب را اداره می‌کند، خودشان این‌گونه که برای مردم تبلیغ می‌کنند، زندگی نمی‌کنند. و متاسفانه وضعیت فرهنگی ما طوری شده که وقتی می‌خواهیم توصیه‌ای بکنیم که «این‌طوری رفتار کنید و آن‌طوری رفتار نکنید» می‌گویند: «بگذار راحت باشیم»!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۸:۴۶
اگر سعی کنی اخلاص داشته باشی، خود به خود امراض و صفات روحی بدت از بین می‌رود. به جای این که دانه دانه روی امراض روحی خودت کار کنی تا درست شود، به جای همۀ آنها روی اخلاص خودت کار کن. به ما گفته‌اند اخلاص داشته باشید نه اینکه صفات مذموم خود را یکی یکی درست کنید. بچه مذهبی‌هایی که اهل اخلاص نیستند خیلی خطرناک هستند، حتی ملحدین هم این‌قدر خطرناک نیستند!

امام صادق(ع) دربارۀ آیه شریفه «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیم»(شعراء/89) می‌فرماید: «قلب سلیم یعنی اینکه خدا را ملاقات کنی در حالی که احدی غیر از خدا در قلبت نیست؛ الْقَلْبُ‏ السَّلِیمُ‏ الَّذِی‏ یَلْقَى رَبَّهُ وَ لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ»(کافی/ج2/ص16) یعنی روز قیامت این را از تو می‌خواهند که جز خدا کس دیگری اصلاً در قلب تو نباشد و این یعنی اخلاص.

برای اینکه هوای نفس پنهان(شهوات پنهان) خود را از بین ببریم، هم راه سلبی داریم و هم راه ایجابی. برخورد ایجابی با شهوات پنهان این است که سعی کنیم مخلص شویم تا هوای نفس پنهان ما رو بیاید. یعنی بدی‌های پیچیده و پنهان روح انسان، کم‌کم خودش را نشان می‌دهد. سعی کن آدم مخلصی باشی، بعد ببین چه موجودات خطرناکی از درون روح تو بیرون می‌آیند! موجودات وحشتناکی که تا قبل از این با آنها اُنس پیدا کرده بودی! سعی کن مخلص باشی تا هوای نفس پنهان خودت را ببینی و از بین ببری.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۸:۳۰
حرمت پدر باید در خانه حفظ بشود. خانم نباید بگوید: «حالا من عصبانی شدم و یک فریاد سر شوهرم کشیدم! مگر چه شده است؟!» خانه محل مبارزه با هوای نفس است؛ شما با این بی‌حرمتی به پدر، ستون خانه را خراب می‌کنید و باعث می‌شوید بچه‌ها خوب بار نیایند. متاسفانه بعضی از خانم‌ها فکر می‌کنند با فریاد زدن و با لحن تند صحبت کردن، همه چیز درست می‌شود! البته ممکن است وقتی فریاد می‌زند شوهرش (به هر دلیلی) با او مخالفت نکند و قبول کند و به این ترتیب آرامش در خانه برقرار شود ولی این باعث نمی‌شود که تعادل روحی در بچه‌ها برقرار شود.

بچه‌ها وقتی در خانه تعادل روحی پیدا می‌کنند که ببینند «پدر "ستون" خانه است و مادر "زیبایی" خانه است» به تعبیر دیگر؛ بابا رئیس حقوقی خانه است و مادر رئیس عاطفی خانه است. لذا مادر باید به بچه‌ها بگوید:«مبادا غرور پدرتان را بشکنید!» و خودش هم غرور شوهرش را نشکند. و پدر هم باید به بچه‌ها بگوید: «مبادا دل مادرتان را بشکنید» و خودش هم دل همسرش را نشکند. در این خانواده هرچه مادر دوست داشته باشد و هر چه پدر فرمان بدهد، بچه‌ها طبق آن عمل خواهند کرد و به این ترتیب تعادل در خانه برقرار خواهد شد.

در خانه‌ای که مادر محبوب است و پدر مطاع است، بچه تعادل دارد. این اصل است و سایر مسائل مانند وجود وسایل و امکانات رفاهی زندگی فرع هستند. هر چیزی باید سر جای خودش باشد؛ پدر در خانه فرمانده است و مادر ملکه است و نمی‌شود جای این دو را عوض کرد یعنی نمی‌شود مادر فرمانده و مطاع باشد و پدر محبوب و معشوق خانه باشد در این صورت بچه‌ها عدم تعادل خواهند داشت و اگر هم رفتار خوبی داشته باشند از سر بی‌عرضگی خواهد بود. چون بعضی‌ها از روی بی‌عرضگی آدم‌های خوبی هستند؛ بالاخره هر کاری-هرچند بد- نیاز به عرضۀ خاص خودش را دارد.

با خانواده‌هایی وصلت کنید که از تعادل روحی و روانی برخوردار هستند. البته تعادل روانی به فاکتورهای زیادی ربط پیدا می‌کند ولی دو تا از کلیدی‌ترین عوامل تعادل روحی بچه‌ها همین است: اینکه آیا پدر جلوی بچه‌ها به مادر محبت می‌کند و به او رحم می‌کند؟! آیا مادر جلوی بچه‌ها از پدر اطاعت می‌کند و به او احترام می‌گذارد؟! این است که تعادل را در خانه برقرار خواهد کرد. دختر چنین خانواده‌ای شوهردار و مادر خوبی خواهد شد و رعایت حجاب برایش راحت خواهد بود. و پسر این خانه هم زن‌داری بلد است چون پدرش به مادرش محبت کرده است.

  استاد پناهیان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۸:۲۵

مصاحبه با سرکار خانم انجوی امیری همسر محترمه حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد ، که توسط گروه یاس انجام شده است.

خودتون رو معرفی کنید ؟

عارفه انجوی امیری

سال تولدتون ؟

مابین سال های 1300 تا 1400

مدرک تحصیلی تون ؟

لیسانس حقوق ، البته الان توی رشته ام کار نمی کنم ، 10 سال معلم هستم . چون بستر کار فرهنگی در مدارس ، خصوصا دبیرستان وسیع تر و مهیاتر بود و من همه علاقه ام در کار فرهنگی است.

چی تدریس می کنید ؟

عربی و فلسفه و منطق و کلاس های پرورشی در مقطع دبیرستان

چند ساله که ازدواج کردید ؟

8 اسفند 1367 ، روز تولد آقا سید

آقا سید چطور آقا سید شدند ؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۶:۲۹

حجم: 2.59 مگابایت
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۲۰
به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در آستانۀ مبعث رسول خدا(ص) در جمع زائران آستان قدس رضوی(ع) پیرامون معنای «یُزَکِّیهِم» و «تزکیۀ مردم توسط پیامبران» در قرآن کریم سخنرانی کرد. اهم مطالب این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:

می‌خوانید:

  • معنای «یُزَکِّیهِمْ» که رکن دوم رسالت انبیاء الهی است و بر تعلیم هم مقدم شده، چیست؟ ابتدا باید ببینیم مهمترین و قدرتمندترین عامل در فساد یا صلاح یک جامعه کدام است؟
  • مهمترین عامل فساد و اصلاح یک جامعه قوانینی است که رفتار مردم جامعه را تنظیم می‌کند. بحث‌های اخلاقی بعد از این عامل کلیدی، مطرح می‌شوند.
  • با یک قانون در یک جامعه آ‌ن‌قدر می‌شود فساد ایجاد کرد و با یک قانون آن‌قدر می‌شود اصلاح کرد که با هزار توصیۀ اخلاقی و کار فرهنگی نمی‌شود، به همین دلیل حکومت در اسلام آنقدر اهمیت پیدا کرده است.
  • تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است. و اگر قوانین واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیز مردم را فاسد خواهد کرد
  • پیامبر(ص) فرمود اثر اجرای حدود الهی در تزکیه جامعه از سالها عبادت کردن بیشتر است؛ حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة» یعنی اگر یک قانون اسلامی اجرا شود، از ده‌ها سال عبادت، برای جامعه پاک‌کننده‌تر است. همین‌مقدار معنویتی که امروز در جامعۀ ما هست، صدقۀ سر همین مقدار قوانینِ اسلامی‌ای است که الان در جامعۀ خود داریم.
  • اینکه اسلامی رفتار کردن اجباری است یا نه، و یا دولت دربارۀ آن مسئولیتی دارد یا خیر؟ پاسخش معلوم است: اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربارۀ آن مسئولیت دارد و اگر رفتار اسلامی در حد یک توصیۀ اخلاقی باشد اجباری نیست و تنها به سطح معنویت و اخلاق جامعه وابسته خواهد بود.
  • در حالی که دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد اما بسیاری از سیاسیون ما اهل این معنا نیستند و نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کرده‌اند.
  • ما حکومت اسلامی را برای اسلامی‌ شدن قوانین و اجرای قوانین اسلامی می‌خواهیم. و این قانون الهی است که اگر دقیق اجرا شود زمینۀ فساد را از بین می‌برد.
  • حکومت باید قوانین اسلامی وضع کند و این قوانین را درست اجرا کند تا مملکت اسلامی شود. ولی برخی در عرصۀ سیاسی می‌گویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد! معنای این سخن چیست؟ آیا معنایش این است که قانون اسلامی را اجرا نکنیم؟ اگر قانون اجرا نشود که زندگی مردم مختل می‌شود. کمااینکه اگر سر چهارراه‌ها قانون اجرا نشود، ترافیک، زندگی مردم را مختل می‌کند.
  • مملکت اسلامی باید با قانون اسلامی، محکم اداره شود، البته در میان احکام اسلامی، هرچه غیر از قانون است و اخلاقی و معنوی است مردم می‌توانند در آن موارد به میل خود عمل کنند و حکومت دخالت نمی‌کند؛ مگر از طریق برخی کارهای فرهنگی؛ اما هرچه قانون است همه باید ملتزم باشند. اینجا بحث زور و اجبار و آزادی نیست، بلکه بحث قانون و بی‌قانونی است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۵
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: شما ترازو دارید، نهان و نهاد شما یک ترازوی خوبی است؛این یک تشبیهی است بین فطرت و طبیعت. فرمود: شما دستگاه گوارشتان، این معده‌هایتان، این روده‌هایتان خالی است. وقتی غذا خوردید، پر می شود. امّا این معده، این روده آیا مثل دبّه خالی است که حرفی برای گفتن نداشته باشد یا یک ترازوی خوبی است ؟! 
الآن شما در این دبّه، وقتی خالی است؛ عسل بریزی، جا دارد. سم بریزی، جا دارد. دبّه اعتراض نمی کند که این سمّ است! چون دبّه حرفی برای گفتن ندارد.  شما اگردر یک تُنگ آب، چه بلوری، چه غیر بلوری؛ آب آلوده بریزی، قبول می کند. آب زلال بریزی، قبول می کند. چون این تُنگ، تُنگ است؛ نه ترازو، نه آزمایشگاه! هر چه به آن دادید، قبول می کند. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۳۲
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۰۳