مرحوم علامه جعفری می گویند:اسلام خم رنگرزی نیست که کسی را داخل آن بیندازند و وقتی او را از آن در می آورند عوض شود نه از این خبرها نیست.
بعضی وقتها بعضی ها در مسیر هدایت نسل جوان زود می خواهند به نتیجه ی مطلوب برسند و این توهمی بیش نیست.
مرحوم علامه جعفری می گویند:اسلام خم رنگرزی نیست که کسی را داخل آن بیندازند و وقتی او را از آن در می آورند عوض شود نه از این خبرها نیست.
بعضی وقتها بعضی ها در مسیر هدایت نسل جوان زود می خواهند به نتیجه ی مطلوب برسند و این توهمی بیش نیست.
درباره موسیقی حداقل دو جور میشود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدمهایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحثهای فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچوجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل است که اصلا از نظر فقهی درباره موسیقی بحث نمیکنیم؛ یعنی این وجه مطلب را بهطور کلی کنار میگذاریم. بنابراین اگر ضمن بحث، این سوال پیش بیاید که موسیقی مجاز است یا نیست؟ حرام است یا نه؟ به طبع نمیتوانم به این سوالها جواب بدهم. باید از حضرت امام(ره) سوال کرد. البته از ایشان هم سوال شده و جواب هم دادهاند. اما میشود درباره این بحث کرد که چرا در تلویزیون، به نظر امام(ره) عمل نمیشود؟ اینها بحثهای فقهی نیستند؛ به مسایل اجتماعی و سیاسی برمیگردند و از بحث فقهی خارج میشوند. اگر از وجه فقهیشان خارج شوند، میشود درباره آنها بحث کرد. ولی هر چیزی که وجه فقهی به خود بگیرد، اصلا در محدوده ما نیست و وارد آن نمیشویم. بنابراین از اول مشخص است بحثی که میکنیم، بحثی نسبتا اعتقادی، از غیر وجه فقهی است.
.
در غرب اثری از هنر نمانده است
حیوانها و گیاهان که پایینترین مرتبه عقل را هم ندارند؛ موسیقی بر آنها موثر است! دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک میکند، بلکه اعصاب است.
زندگی مانند امواج آبِ دریا، بیقرار است و جزر و مدهای فراوان دارد. اسکلهها در کنار آبهای مواج، ثُبات و قرار را به ارمغان میآورند، آنگاه میتوان وارد دریا شد و یا در ساحل امنی مستقر گردید. زندگی مانند پردههای بادبانها همیشه در معرض بادهای گوناگون به اینسو و آنسو میروند؛ این عمود بادبان است که پردهها و نوسانات آنها را نگه میدارند و از بادهای نابودکننده، «حرکت» تولید میکنند. اینکه فرمودهاند نماز عمود خیمۀ دین است در واقع به این معناست که نماز عمود خیمۀ زندگی است. زندگی بدون نماز، پارچۀ مچاله شدۀ روی زمین افتادهای است که کمترین فایده را خواهد داشت؛ نه سایبان میشود و نه کسی را در خود پناه میدهد. بخش باثبات زندگی ما به دلیل نظم زمانی و تکرار دائمی آن و اتصال به معبود، نماز است. اگر عمود خیمۀ زندگی خود را محکم کنید، اسکلهای مستحکم در کنار مواجترین دریاها ساختهاید و عمود باثباتی در مقابل سهمگینترین بادها به دست آوردهاید. بدون نماز، پارچۀ زندگی، سرپناهی برای هیچکس نخواهد بود و از طوفانها و فراز و نشیبهای زندگی در امان نخواهد بود. حالا اگر نماز را بهوقت نخوانیم، این عمود را از فولادی محکم تهیه نکردهایم، بلکه از نی نازک و شکنندهای استفاده کردهایم که نمیتواند نقش خود را درست ایفا کند.
رسول خدا(ص) فرمودند: مَثَل نماز، مَثَل ستون خیمه است؛ اگر ستون محکم باشد، طنابها و میخها و چادر کارآیی دارند، امّا اگر ستون بشکند، نه طنابی به کار میآید و نه میخی و نه چادری؛ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْکَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ یَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء(کافی، ج3، ص266)
شدیدترین محبتها به هر چیزی پس از دستیابی به آن کاهش پیدا میکند. یادمان باشد که همۀ محبتها به پایان خواهند رسید و تنها خاطرهای از دوران کودکانه دوست داشتن آنها برای ما باقی خواهد ماند. تنها محبتی که هر قدر به آن برسی، شدیدتر میشود؛ محبت به خدا و اولیاء خداست.
استاد پناهیان
دومین یادداشت حجت الاسلام علیرضا پناهیان با عنوان «سبک زندگی منفعلانه با موبایل» در پایگاه اطلاعرسانی بیان معنوی منتشر میشود. در بخشی از این یادداشت آمده است: «آنچه مهمتر از رفتارهای خوب و بد ماست، عادتهایی است که این رفتارها در ما به جای میگذارند. بدترین قسمت یک رفتار بد، عادت بدی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای میگذارد؛ و بهترین قسمت یک رفتار خوب عادت خوبی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای میگذارد.» یادداشت حجت استاد پناهیان را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی وقتها ما متوجه برخی جزییات مهم نیستیم و تذکرات کلی، ما را به نتیجۀ رفتاری مورد نظر نمیرساند. لذا باید به جزییات پرداخت و به دستورالعملهای روشنی دست یافت تا زندگی ما را از خطرات مهم نجات بدهد. چه دلهای باصفا و اندیشههای قوی فراوانی که با بیدقتی در جزییات، تمام فرصتها و قوای خود را برای رشد کافی از دست میدهند و پس از یک عمر آرزومندی برای رسیدن به قلههای کمال و موفقیت از حداقل تواناییها هم بازمیمانند. یکی از عوامل مهم رشد یک انسان دقت در نوع رفتارهایی است به صورت روزمره انجام میدهد و سبک زندگی او را تشکیل میدهد.