خدا که از ما کار نمیخواهد؛ بلکه میخواهد ما آدم شویم/ و آدم شدن ما در تحمّل جمع است!
جمعه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۷ ب.ظ
ما گاهی اصلاً کنار همدیگر جمع نمیشویم! در حالی که باید در کنار هم جمع شویم. «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» یعنی تجمع ما باید قلبی باشد. نه اینکه در تشکیلات، از همدیگر نفرت پیدا کنیم! خدا که از ما کار نمیخواهد؛ بلکه میخواهد ما آدم شویم. مثلاً «تو چرا عصبانی میشوی، از کوره در میروی، و جمع را بههم میزنی؟ چرا تحملت در مقابل رفیقت کم است؟ تحملت را بالا ببر و بگذار این جمع درست بماند و تو در این جمع رشد کنی» بعضیها به خاطر اینکه کار خراب شده، زیرآب رفیقشان را میزنند! بعضیها هم تکی کار میکنند تا موفق باشند و حاضر نیستند جمعی کار کنند تا آدم شوند. در حالی که آدم شدن مهم است نه موفقیت؛ و آدم شدنِ تو در تحمل جمع است.
۹۵/۰۳/۲۱
در دل به هوای حرمت کنج رواقم
بعد از سفر این دل شده دیوانۀ یک عکس
عکس حرم توست به دیوار اتاقم
تا جلوه نمودی به دلم، پر شدم از عشق
عطر حرم یار خوش آمد به مذاقم
بعد از سفر نور دلم تنگ شما شد
حالا چه کنم من که گرفتار فراقم
هر روز سلامت کنم ای عشق از اینجا
دلبسته ایرانم و دلتنگ عراقم...