چرا باید فرهنگ را مدیریت کرد؟
اجتنابناپذیر بودن شکلگیری فرهنگ در جامعه
پدید آمدن فرهنگ برای یک جامعه، و نهادینه شدن عناصر فرهنگی، امری اجتنابناپذیر است. همانطور که برای یک فرد نیز به مرور زمان خلقیات خاصی شکل میگیرد، و اگر کسی برنامهریزی ویژهای برای تربیت خود و اکتساب صفات خاصی نکرده باشد باز هم به صورتی خاص و متناسب با زمینههای داخلی و محیطی خودش دارای شخصیت ویژهای خواهد شد. جامعه به مرور و تحت تاثیر شرایط گوناگون، بطور طبیعی فرهنگی برای خود پیدا میکند.
مقولۀ فرهنگ مثل «تحصیل» علم نیست که اگر فردی اقدام به تحصیل علم کرد، علم بیاموزد و اگر اقدام نکرد، بهرهای از علم نداشته باشد. فرهنگ از این جهت مانند «خو» یا «عادتی» است که در یک فرد پدید میآید. همانطور که در یک انسان، خلق و خو و عادتها به صورت ناخواسته و یا ناخودآگاه هم شکل میگیرند، لااقل بخشهایی از فرهنگ جامعه نیز به خودی خود شکل میگیرد.
اگر انسان هیچ برنامۀ تربیتی برای خود نداشته باشد، باز هم خودبهخود یک سری عادات و روحیات را کسب میکند. رفتارهای انسان به هر نحوی که باشد، کمکم یک سلسله ملکاتی را در او ایجاد، تقویت و یا تضعیف میکند. به این ترتیب انسان همیشه در حال حرکت به سمت سقوط یا صعود است و این فرض که انسان در حالت خاصی متوقف شود، فرض دقیقی نیست. معمولاً برای انسان در یک نقطه ماندن اصلاً امکان وقوعی ندارد. برای یک جامعه هم همینطور است. پیدا کردن عادت و سرشت برای یک جامعه، که ما آن را فرهنگ مینامیم، هم اجتنابناپذیر است.