جواَنا فرانسیس از بنیانگذاران Feminenza میباشد. وی متولد کاناداست، دوران جوانی خود را در لهستان سپری کرد، پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه ورشو به مدت ۸ سال در حرفه روزنامه نگاری تآتر و رادیو فعالیت کرد در سال ۱۹۷۴ برای آزادی زنان به انگلستان سفر کرد در سال ۱۹۸۳ با ماریا نوبلبا (از مؤسسین Feminenza) آشنا شد در سال ۲۰۰۰ به کانادا سفر کرد و با فعالیت ۱۵ ساله خود توانست بنیاد Feminenza را تاسیس کند وی هم اکنون در آمریکا با همسرش دیوید زندگی میکند
متن نامه:
در میان تهاجمات اسرائیل در لبنان و جنگ ترور صهیونیستها، اکنون مسائل جهانی به موضوع اصلی خانوادههای آمریکایی بدل شده است.من کشتار مرگ و نابودی را که در لبنان اتفاق افتاده می بینم اما من چیز دیگری را هم می بینم
من تو را میبینم…
آرامش در زندگی مشترک یک اصل بسیار مهم است. قرآن هم هدف اصلی ازدواج را رسیدن به آرامش مطرح میکند. لذت و شادی، عشق و محبت، رشد و شکوفایی، همگی در سایۀ آرامش بدست میآیند.
لذا زوجین قبل از هرچیز باید به همدیگر آرامش بدهند و مراقب حفظ آرامش در محیط خانوده باشند. مثلا قبل از بیان هر گونه انتقاد از یکدیگر، قبل از مطرح کردن خواستههای خود از طرف مقابل، و قبل از هرگونه گفتگو، باید فکر کنیم که هرکدام از اینها را چگونه انجام دهیم که آرامش همدیگر را به هم نزنیم.
ما قبل از اینکه حق خودمان را به دست بیاوریم، قبل از اینکه به فکر اصلاح طرف مقابلمان باشیم، قبل از اینکه به فکر هر نوع بهبودی در وضع زندگی باشیم، باید در اندیشه حفظ آرامش همدیگر باشیم. مثلاً اگر ما خطایی از همسرمان یا از بچه خودمان ببینیم، ابتدا باید حواسمان باشد که آرامشش را به هم نزنیم، آنگاه برنامهریزی برای اصلاح را شروع کنیم. یا مثلاً اگر میخواهیم نیاز یا درخواستی از طرف مقابل مطرح کنیم، اول باید به فکر این باشیم که آرامش او را به هم نزنیم.
زوجین قبل از هرچیز باید مراقب آرامش هم باشند و به همدیگر آرامش بدهند!
انتظار دیگر ما از یک زندگی مشترک این است که ما را به محبت و عشق برساند، در حالی که اگر به آرامش برسیم، محبت هم در زندگی فراوانتر میشود و راحتتر بدست میآید. زیرا آرامش بستر رویش محبت است. اگر انسانها آرام باشند، آنگاه بهتر خواهند توانست به یکدیگر محبت پیدا کنند.
زوجین قبل از هرچیز باید مراقب آرامش هم باشند و به همدیگر آرامش بدهند!
آرامشی که در روابط زوجین وجود دارد، تعیینکنندهترین عامل درجهت تامین آرامش مورد نیاز برای تربیت فرزندان است و بخش دیگر این آرامش در صورتی تأمین میشود که پیش از هرگونه اقدام تربیتی و در ضمن آن به این فکر باشیم که آرامش فرزندمان را به هم نزنیم. تردید نکنید بچههایی که اخلاق خوبی ندارند یا از آسیبهای اخلاقی مثل دروغگویی رنج میبرند در خانه آرامش کافی نداشتهاند.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ مرد "اسکاتلندی" که ت با هیچ مسلمانی ارتباط نداشته و هیچ مسلمانی را ندیده بود، به دین مقدس اسلام گروید.
این مرد اسکاتلندی در مورد انگیزه خود از گرویدن به اسلام در مقاله ای که در یکی از رونامه های انگلیسی به چاپ رسید، نوشت: نخستین بار صدای اذان در روستایی در "ترکیه" به گوشم رسید و این صدا چیزی را در درونم روشن ساخت و مرا تبدیل به یک جستجوگر دینی نمود.
«آلن رونی» در ادامه این مقاله چنین می نویسد: پس از آنکه به شهر خود، "اینورس"، بازگشتم به یکی از کتابخانه های محلی مراجعه کرده و یک جلد قرآن تهیه کردم و مشغول قرائت آن شدم و در حین قرائت همواره از خداوند مدد می خواستم تا مرا در این سفر معنوی که آغاز کرده ام، راهنمایی و هدایت کند.
وی در این مقاله قرآن را کتابی تاثیر گذار و تکان دهنده خواند و نوشت: هنگامی که قرآن را مطالعه می کردم، اطلاعات زیادی از خود در آن یافتم و این برای بسیار مبهوت کننده بود. برخی خصائص بد را در خود یافتم که در آن قرآن به آنها اشاره شده بود و تلاش کردم تا برطبق آموزه های قرآن در خود تغییراتی ایجاد کنم.
این تازه مسلمان اسکاتلندی در مقاله خود یادآور شد: من می دانستم که ممکن است انتهای این تلاش، مسلمان شدن من باشد ولی دست از کار نکشیده و متوقف نشدم و همچنان به خواندن ادامه دادم، تا جاییکه در مدت تحقیقات خود بر روی اسلام، سه مرتبه قرآن کریم را تلاوت نمودم.
رونی همچنین به دیگر تلاش های خود در یافتن حقیقت اشاره و اینچنین نگاشت: در طول مدت تحقیقات خود، در اینترنت به دنبال داستان افرادی که تجربه ای همانند من داشتند می گشتم و کسانی که مانند من بدون هیچ شناخت قبلی مجذوب اسلام شده باشند، بسیار بودند ولی هرکدام برای خود داستان منحصر به فردی داشتند، و داستان هیچکدام تکرار داستان دیگری نبود.
وی در پایان مقاله خود تاکید کرد: "تحقیقات شبانه روزی من ۱۸ ماه به طول انجامید ودر این مدت، از هیچ کسی کمک نگرفتم و حتی یک مسلمان را نیز ملاقات نکردم". پس از این مدت، خود را به عنوان یک مسلمان شناختم و اقدام به عمل بر طبق رفتار و احکام اسلامی نمودم. در این زمینه، هر روز نمازهای پنجگانه را به جا می آورم، در ماه مبارک رمضان روزه می گیرم و تنها از غذاهایی استفاده می کنم که قرآن آنها را حلال شمرده شده است.
این مستبصر اسکاتلندی در نهایت و پس از انکه خود به حقانیت دین مبین اسلام پی برده و به این دین الهی گروید، متوجه وجود مسجدی کوچک در شهر اینورس شد و با حضور در آن مسجد، داستان خود را برای مسلمانان تعریف نمود و مورد استقبال آنان قرار گرفت و اکنون جزئی از جامعه مسلمانان ین شهر محسوب می شود.